از خستگی تکرارها + دو بیت شرح حال
* تحریم ها کارساز نخواهد بود (منظورم تحریم های بین المللی نیست)؛ منطقی باشید و منصف که...! ؛
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد قصه ماست که در هر سر بازار بماند....!
بسم الله
سلام
اولا : این ایام رو خدمت همه دوستان تسلیت عرض میکنم. هنوز دلم نمیاد پیرهن مشکیم رو از تنم در بیارم.
ثانیا: این روزها غزل با قلم قهره؛ شعرم نمیاد؛ هرچی میگم نیمه کاره میمونه.
سطل آشغال اتاقم پر شده از کاغذهای مچاله شده و اتاقم پر شده از این همه تکرار و تکرار و.....
و امروز (برای خالی نبودن عریضه) با یک غزل قدیمی و یک نیمه کاره آمدم.
-1-
(برای عزیزی که این روزها جای خالی اش بیش از همیشه آزارم میدهد)
تکرار در تکرار در تکرار در تکرار...
جامانده ام در این همه تکرار طوطی وار
هی شعر گفتم، گریه کردم، از تو پرسیدم:
کی میرسد؟ کی میرسد؟ کی میرسد دیدار؟!
انقدر هر شب از تو گفتم تا که خوابم برد
همبستر دفتر، هم آغوش قلم -خودکار-
ما را کدامین کوچه خواهد برد تا خورشید؟!
قد راست کرده آخر هر کوچه یک دیوار
ای عشق! یا دل را ببر تا سرزمین دوست
یا قید این دل را بزن! ، دست از سرش بردار!
-2-
نیمه کاره ای که شاید هیچوقت کارش از نیمه نگذرد.... :
(شرح حال این روزها)
می بود و زلف بود و غزل بود و باد بود
آن روزها که حال دلم شادِ شاد بود
ماتم نبود و بغض نبود و ریا نبود...
بازار هرچه غیر تغزل کساد بود...!
یا علی
سید محمد مهدی شفیعی